فهرست مطالب
اگر به دنبال راهی سرگرم کننده برای گنجاندن تناسب اندام در زندگی خود هستید، سگ خود را پیاده روی کنید . من اخیراً نگرش جدیدی نسبت به سلامتی و تناسب اندام خود پیدا کردم و آن را با انتقام پذیرفتم.
اعتراف می کنم. من سال ها در مورد انجام برخی ورزش های روزانه سهل انگاری کرده ام.
من آرتروز در زانوی راست و هر دو لگنم دارم و آن را بهانه ای برای توقف راه رفتن سگم کردم.
با این حال، من چیزهایی را کشف کرده ام که این روند را آسان تر می کند و به من امکان می دهد ورزش مورد نیاز خود را در روز انجام دهم.
پیاده روی سگ خود راهی عالی برای حفظ انگیزه شما برای انجام تمرینات روزانه است.
در ابتدا انجام دادن آن سخت بود. هر قدم دردناک بود و من مجبور بودم زیاد روی هر چیزی که به عنوان صندلی انجام می شود بنشینم.
صخره ها، شیرهای آتش نشانی، دیوارهای همسایه... هر چیزی که مقداری از استرس را از باسنم دور کند کمک کرد.
من در ابتدا به سختی توانستم آن را در اطراف بلوک طی کنم. اما کم کم، هر روز که میگذشت قویتر میشدم و درد ناشی از آرتروز کاهش مییابد.
یکی از راههایی که انگیزهام را حفظ کردم، راه رفتن با سگم، اشلی بود - یک ژرمن شپرد 11 ساله با لمسی از آرتریت و دوز سالم «آلفا».
وقتی او فهمید که ما دوباره راه میرویم. همانطور که در ….» میتوانیم امروز راه برویم؟
لطفاً بگویید بله. من آماده ام وقتی تو هستی وقتش است، وقتش است،» به نوعی هیجان زده. بر خلاف یک انسانرفیق قدمی که کنسل می کند چون قراری پیش آمده است، اشلی همیشه آماده رفتن است. او هر جا راه می رود
- در اطراف بلوک؟ √
- به گوشه و عقب؟ √
- از طریق جنگل به زمین سافت بال؟ √√
- برای سوار شدن به مسیر پیاده روی محلی سوار ماشین شوید؟ √√√
چرا با سگ ها راه برویم؟
- آنها هرگز برای راه نرفتن بهانه نمی آورند
- به نظر می رسد سگ ها به طور غریزی می دانند که ورزش برای آنها خوب است و راه رفتن با آنها یک تجربه پیوندی برای شما و حیوان خانگی شماست، و مانند انجام دادن روزانه به حیوان خانگی تان.<1. وزن هر دوی شما کاهش یافته است.
- باران؟ چه کسی اهمیت می دهد؟ سگ در هر آب و هوایی راه میرود
- او هرگز از لباسهای تمرینی شما انتقاد نمیکند.
- یک سگ هرگز برای پیادهروی دیر نمیکند.
- سگ همیشه انرژی دارد. راه رفتن با سگ معمولاً به این معنی است که شما سریعتر راه میروید.
دانستن اینکه من چنین همدم عالیای دارم به من انگیزه زیادی میدهد تا مطمئن شوم یک روز را از دست ندهم.
من بسیار خوش شانس هستم که گزینههای زیادی برای پیادهروی صبحگاهی خود دارم. ما بسیار نزدیک به یک آمفی تئاتر محلی زندگی می کنیم که در طول هفته تقریباً خلوت است.
مسیرهای زیادی در اطراف این منطقه وجود دارد و در فاصله کمی پیاده روی قرار دارد.
یکی از بهترین چیزها در مورد آن، حداقل برای من، این است که مجبور نیستم سگم را اینجا بندازم. این جذابیت داردبه من چون ... چگونه آن را قرار دهم؟ اشلی دردی در کمر است .
اگر نتواند چندین قدم جلوی من راه برود، خوشحال نیست. من تقریباً هر قسمت از نجواکننده سگ را تماشا کردهام و سعی کردهام همه چیزهایی را که سزار پیشنهاد میکند به کار ببرم.
او هدف گمشدهای است. و در ۱۱ سالگی، فکر نمیکنم حتی سزار بتواند به این سگ پیر ترفندهای جدیدی بیاموزد. آمفیتئاتر به یک پارک سافتبال محلی منتهی میشود. همچنین در روزهای هفته خالی از سکنه است.
دوباره. بدون افسار من آن را همراه دارم، البته، و همچنین یک کلیک سگ. هر از چند گاهی او را برای «تمرین» بالا می برم.
در مورد کلیککننده، من تمام تلاشم را میکنم تا او را به جایی برسانم که میخواهم راه برود (در کنار من و نه جلوتر از من.)
ایده اشلی برای تبعیت از کلیککننده این است که سرعتش را کم کند، برگردد و درست جلوی من راه برود. فقط کمی کندتر از راه رفتن من. آه…. یکی از زیباترین قسمت های پیاده روی زمین سافت بال، جریانی است که در آن مار می گذرد. یک جریان زیبای منظره، که بیشتر به عنوان "اوه عزیزم، امروز می توانم شنا کنم" شناخته می شود.
کلیک کننده بیرون می آید. توجه به خود "دفعه بعد یک حوله بیاورید." آنها می گویند که سگ ها باید فرصتی برای بو کردن و تسکین خود را در هنگام راه رفتن داشته باشند. خوشبختانه، زمین سافت بال برای این کار به خوبی تدارک دیده شده است.
من فقط کیسه های تمیز کردن سگ را همراه خود آورده و آنها را در سطل های زباله فراوان دور می اندازم. این نقطه در پیاده رویمورد علاقه اشلی است.
همچنین ببینید: 25+ کاشت الوار – کاشت کننده های سازگار با محیط زیست – نحوه درست کردن چوب کاراین یک بریدگی در میان جنگل است، درست در کنار زمین نرم توپ و بوی بسیار خوبی دارد. با گذشت هفته ها، و باسنم بیشتر و بیشتر به پیاده روی عادت کرد، تصمیم گرفتم که زمان آن رسیده است که باسنم مسیر مورد علاقه ام را در پارک دریاچه بنسون امتحان کنم. این یعنی چند چیز:
- اشلی باید روی لید راه برود. ("شما فکر می کنید که من اکنون می توانم به خوبی در کنار شما راه بروم، اما فکر می کنم به جای آن امروز آلفا خواهم بود." )
- بسیاری از سگ های دیگر خواهند بود. ("اوه عزیزم...سگ های دیگر. من واقعا می توانم امروز تمرین کنم که سرب را بکشم.")
- پارک 15 دقیقه با ماشین فاصله دارد، به این معنی که ما نمی توانیم فقط آنجا قدم بزنیم. («امجی… یک سواری، یک سواری، یک سواری. من نمیتوانم صبر کنم تا به پارکی برسم، جایی که واقعاً میتوانم سرب را بکشم، زیرا امروز بسیار هیجانزده هستم.»)
- این ایده را میدانید... اما به همین دلیل است که ارزش یک بند کشیدن، مراقبت آلفا، راه رفتن سگ هیجانانگیز ارزش آن را دارد. او اینجا تقریباً غمگین به نظر می رسد. این به این دلیل است که او را مجبور به نشستن کردم در حالی که سعی کردم قبل از اینکه یک عکس خوب پیدا کنم، یک کازیلیون عکس بگیرم. اجازه ندهید رفتار او شما را گول بزند.
او هیجان زده است که برود و با فکر "شما فقط صبر کنید" به آن افسار نگاه می کند.
همچنین ببینید: گیاهان برگ بو - نحوه رشد و مراقبت از لورل خلیج فارسپارک دریاچه بنسون شگفتانگیزترین مسیر پیادهروی را دارد. این مسیر از یک مسیر پیادهروی آسفالتشده در اطراف یک منطقه باز بزرگ، تا یک مسیر جنگلی و مسیری که به پایین منتهی میشود را شامل میشود.دریاچه.
پلها، مکانهای زیادی برای نشستن وجود دارد که باسنم را خوشحال میکند، و دیدنیترین مناظری که میتوان تصور کرد. این مکان، مکان مورد علاقه من برای راه رفتن است، سگ آلفا را روی سرب می کشم یا نه. ساعت بعدی را به قدم زدن در مسیرها، استشمام بوها، دوستیابی با سگ و لذت بردن از منظره گذراندیم. فکر می کنم امروز واقعا سگم را پوشیدم.
وقتی به بالای یک تپه جنگلی طولانی رسیدیم، با اشتیاق فکر می کردم که چقدر حس خوبی است که روی صندلی بنشینم و به دریاچه نگاه کنم. من نمی دانستم که اشلی نیز آن نقطه را دوست دارد و اولین بار آن را تجربه کرد!
جای زیادی برای باسن بیچاره من باقی نمانده است؟
بعد از اینکه مدتی بر سر صندلی با هم دعوا کردیم، و در نهایت فرصتی برای استراحت یافتم (من هم)، به قسمت مسیر جنگلی منطقه پیاده روی که به دریاچه منتهی می شود، ادامه دادیم. اینجا دو صندلی است. ما هر دو فرصتی برای نشستن داشتیم!
روز بسیار خوبی داشتیم. مطمئن هستم که اشلی پارک را از زمانی که قبلاً در آن قدم می زدیم به یاد می آورد.
به نظر می رسید او می دانست بهترین قسمت ها کجاست و مسیرهای مورد علاقه من را طوری طی کرد که انگار چند سال پیاده روی در اینجا را از دست نداده بودیم. حالا، اگر بتوانم او را به فراموشی بسپارم، همه چیز آماده است!
و کاملاً مطمئن نیستم که چگونه بدون رفیقم دوباره سوار ماشینی خواهم شد... به نظر می رسد او واقعاً خانه جدیدش را دوست دارد.